ماجرای تجارت های میلیاردی در اینستاگرام
به گزارش می هاست این روزها، خیلی از افراد در بستر اینستاگرام فعالیت دارند و برخی به شهرت و محبوبیت هم رسیده اند و اتفاقا درآمدهای کلانی هم کسب کرده اند. به همین خاطر بلاگر شدن، خواسته افرادی است که هم علاقمند به این کار هستند و هم قصد دارند از این طریق کسب درآمد کنند. صفحات مجازی آنان، خوشرنگ و لعاب است. آنچه به نمایش می گذارند خاص و چشم نواز است. اینها دنبال کننده های چند ده هزارنفری یا حتی میلیونی دارند.
به گزارش می هاست به نقل از ایسنا، روزنامه «رسالت» در ادامه نوشت: همیشه افراد بسیاری، پای پست هایشان کامنت می گذارند و پیگیر استوری ها و لایوهایشان هستند، به این افراد بلاگر یا اینفلوئنسر می گویند. هر چند راه و رسم این دو، کمی باهم متفاوت است؛ بلاگر در واقع نوع تخصصی اینفلوئنسر است که تولید محتوا دارد اما در دیده شدن و مورد اقبال بودن، هر دو یکی هستند. طبق تعاریف، بلاگر باید در حوزه ای که به آن می پردازد متخصص بوده و تولید محتوا داشته باشد. اجداد بلاگرهای اینستاگرامی در اصل همان وبلاگ نویسان سابق هستند اما امروزه و در فضای اینستاگرام، بلاگرهایی هم ظهور کرده اند که تنها سبک های زندگی لاکچری را به نمایش می گذارند و به صرف داشتن دنبال کننده بالا بی هیچ تخصص خاصی به خود اجازه اظهارنظر و مشاوره در هر ساحتی را می دهند و هر کالایی را تبلیغ می کنند!
بلاگرها پل ارتباطی بین فروشنده و خریدار
گفته می شود بلاگرها می توانند مفید باشند و به معرفی محصولات و خدمات کمک کنند. در واقع بعنوان پل ارتباطی میان برندها، مارک ها و جامعه، ایفای نقش کرده و افراد به واسطه آنها با کالایی خاص آشنا می شوند. در شرایطی که اعتماد به فضای مجازی کم است، یک بلاگر می تواند بانفوذ و محبوبیت خود به مخاطبانش اطمینان و اعتماد لازم را بدهد. آن گونه که اکبر حمیدی یکی از فعالان فضای مجازی می گوید: «تبلیغ برندهای معتبر از یک سو و اعتماد مردم به بلاگر از طرفی این مجال را فراهم می آورد که خریدهای اینترنتی باواسطه تبلیغاتی بلاگرها، جایگزین روش های سنتی شود و مایحتاج زندگی مردم از جانب برخی بلاگرها تأمین شود. در این میان خانم ها بیشتر از آقایان به این کاربران اعتماد می کنند و ۸۱ درصد بانوان از راه بلاگرهای مورد قبول خود وسایل مورد نیازشان را خریداری می کنند.»
اما فارغ از اهمیت بلاگرها در رونق گرفتن مشاغل مجازی، باید به این نکته اشاره نمود که اینستاگرام، بستری رهاشده و فاقد نظارت است که خیلی از همین کسب وکارهای مفید، لابه لای تبلیغات کالاهای غیرمفید و بی ارزش گم می شوند و بارها دیده شده برخی بلاگرها دست به اخاذی و سرقت از صاحبان کالا و برندها می زنند. همین چند روز پیش خبر سرقت حدود ۸ میلیارد ریال طلا و جواهر توسط دو خانم بلاگر از یک جواهرساز به بهانه تبلیغ در صفحه اینستاگرامشان منتشر گردید و مهم تر از همه با درآمدهای میلیونی و میلیاردی و رقم های قابل توجهی که این افراد برای هر استوری و پست می گیرند هیچ مالیاتی هم پرداخت نمی کنند. ازاین رو لازم است نهادهای نظارتی به منظور ساماندهی فعالیت بلاگرها و اینفلوئنسرها و سازمان مالیاتی کشور برای دریافت مالیات به این عرصه ورود کنند.
اما سوای این مسائل، بلاگری منبعی برای کسب درآمد است و موفقیت در آن دشوار بوده و همت بالا می طلبد. بلاگر برای موفقیت در کارش باید هدف داشته باشد و در مرحله اول مشخص نماید در چه حوزه ای می خواهد فعالیت کند، در ادامه هم باید فعالیت هایش در جهت هدف تعیین شده، منظم و فعال باشد، نامی که برای صفحه اش انتخاب می کند، جذاب باشد بگونه ای که در ذهن ها ماندگار شود و با مخاطبین خود تعامل کافی و مناسب داشته باشد.
بلاگرها باید حوزه فعالیت تخصصی داشته باشند
در همین زمینه، راشدی، کارشناس کسب و کار اینترنتی به ما تعریفی از بلاگرها و حوزه فعالیتشان عرضه می دهد و تفاوت آنها با اینفلوئنسرها را مشخص می کند: «در دنیا بلاگر به کسی اطلاق می شود که در یک حوزه تخصصی مطالب خویش را عرضه می کند. در سالیان گذشته این اتفاق در صفحات وبسایت و کارگاه های تخصصی تحت وب می افتاد اما حالا در شبکه های اجتماعی و پلت فرم های مختلف و بیشتر اینستاگرام صورت می پذیرد. مخاطبین بلاگرها هم افرادی هستند که به آن تخصص علاقه دارند. بلاگری، یکی از مشاغل پردرآمد در دنیاست. ما با دو قسم بلاگر مواجه هستیم؛ یکی گروه افراد متخصصی هستند که به این حوزه وارد شده اند و مطالب و تخصص خویش را تولید محتوا می کنند و عرضه می دهند. یکسری افراد هم هستند که اصلا تخصصی ندارند و صرفاً با کارهای گرافیکی و کپی پیست، مطالب دیگران را با نام خود بعنوان بلاگر مثلا حوزه فلان معرفی کرده و کار می کنند. متأسفانه گروه دوم تعدادشان بسیار زیاد شده است. مردم در ایران با عنایت به ذائقه، اقلیم، جغرافیا و فرهنگ بیشتر فودبلاگرها یا بلاگرهایی که در صنعت غذا فعالیت می نمایند، فشن بلاگرها که در حوزه مد فعال می باشند و بیوتی بلاگرها که در حیطه لوازم آرایشی و تجهیزات در ارتباط با آن فعالیت دارند را دنبال می کنند. نکته مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که ما بلاگر و اینفلوئنسر را از هم تفکیک نماییم. اینفلوئنسر به کسی گفته می شود که روی یک نفر یا بیشتر تأثیرگذار باشد و هر مطلبی را با هر محتوایی و بسته به نیاز مخاطبی که او را دنبال می کند، نشر می دهد بنابراین اینفلوئنسرها حوزه تخصصی ندارند. بعنوان مثال بازیگران و سلبریتی ها یک روز از انتخابات ریاست جمهوری و دیگر روز از یک گالری طلافروشی حمایت می کنند اما بلاگر در حوزه تخصصی کار می کند و در این بین لایف استایل خویش را هم عرضه می کند و این هیچ ایرادی ندارد. مثلا اینکه ما بدانیم فلان نویسنده چطور زندگی می کند. این مساله تا جایی که صدمه زننده نباشد و او نخواهد عقایدش را تحمیل جمعی کند، مشکلی ندارد. عموما هم این اتفاق نمی افتد چونکه خدا را شکر مردم ما خصوصا نسل جوان بسیار آگاه شده اند و به محض اینکه ببینند فردی دارد از حوزه تخصصی خود فاصله می گیرد با وی خداحافظی کرده و خیلی راحت آنفالو می کنند. این اتفاق را حداقل خودم در جمع هایی که هستم می بینم که مثلا آقای فلان خیلی خوب کار می کرد اما ناگهان از مسیر منحرف شد. در واقع افکاری به او تزریق شده بود که می خواست آنها را به جمع تحمیل کند.»
بلاگرها به کسب وکارهای خرد کمک می کنند
راشدی معتقد است: «بلاگرها برای کسب وکارهای خرد و متوسط رو به پایین بسیار کمک کننده هستند.»
وی با جدا کردن حساب اینفلوئنسرها در این خصوص از بلاگرها اظهار می دارد: «کسب وکارهای متوسط رو به بالا اصلا به این حوزه ها ورود پیدا نمی کنند اما کسب وکارهای کوچک از بلاگرها استفاده می نمایند. در حالت تخصصی اینها معمولا بلاگر حوزه خودشان را پیدا می کنند و با او کار را پیش می برند. بعنوان مثال در صنعت چاپ و انتشار کتاب افراد دانشمند و اهل کتابی هستند که می توانند به ناشران مختلف کمک کنند. این خیلی خوب است و به اقتصاد کشور هم کمک می نماید. در حوزه های مختلف دیگر هم به همین شکل است اما اینفلوئنسرها غالبا کاذب هستند. مثالی می زنم تا مبحث روشن شود. سال قبل یک واردکننده خیلی بزرگ آمد و یکسری اکستنشن مو وارد کرد. مدل کارش این بود که در یک بازه زمانی ۶ ماهه این را وارد کند و بفروشد. خب این حالت که فردی به صورت دفعی و در یک زمان محدود کالایی را تبلیغ می کند کار اینفلوئنسر است و پول بسیار خوبی هم بابت آن می گیرد. این همان دلالی است و به اقتصاد کشور کمکی نمی کند چونکه یک نفر آمده است و یک جنس حالا مرغوب یا نامرغوب را با واسطه گری اینفلوئنسرها فروخته و رفته است.»
مجلس باید بعنوان قانونگذار ورود پیدا کند
وی با انتقاد از اینکه هیچ نهاد نظارتی ای در این عرصه وجود ندارد، می گوید: «اعداد و ارقام میلیاردی به واسطه این پست گذاری ها، استوری ها و تبلیغ ها در حساب ها و اکانت ها جابه جا می شود و اتفاقات عجیبی در این فضاها می افتد. چند وقت پیش در رادیو هم گفتم که اصلا هیچ نهاد نظارتی ای در این عرصه وجود ندارد و حتی گفتم مجلس بعنوان قانونگذار عملا باید ورود پیدا کند و این فضا را سروسامانی بدهد. افرادی که می آیند و خودشان را متخصص اعلام می کنند و با ترفندهایی همچون شناخت الگوریتم و فضای ترند خویش را مطرح می کنند بسیار زیاد شده اند و این معضل بزرگی است. البته بلاگرهایی هم داریم که در حوزه تخصصی خود واقعا کمک می کنند. بعنوان مثال انتشاراتی را می شناسم که از همین طریق کارش بسیار گسترش پیدا کرده است. در گذشته ماهی یک کتاب معرفی می کرد و هم اکنون تا ۵-۶ کتاب در ماه به مخاطبین خود معرفی می کند. خب این بزرگ تر شدن مجموعه یعنی کارآفرینی و به اقتصاد کشور هم کمک می نماید. بعلاوه اینکه حال بسیار خوبی را به مخاطب خود منتقل می کند اما از آن طرف تکلیف اینفلوئنسرها با مدلی که دارند و اعداد و ارقام سنگینی که می گیرند مشخص است. گفته می شود اینها با یکسری سایت ها و نهادهای بیگانه در ارتباطند که چون در این حوزه اطلاعاتی ندارم اظهارنظر نمی کنم. گویا پلیس فتا مقرر است اقداماتی برای رصد این افراد صورت دهد که هنوز جزئیات آن معلوم نیست.»
رضا الفت نسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب وکارهای مجازی هم بلاگرهای اینستاگرامی را افرادی می داند که حرف خاصی برای گفتن دارند و می توانند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کنند بنابراین غالبا فالوورهای زیادی هم دارند. وی فعالیتهای بعضی از این بلاگرها را کمک کننده در جهت معرفی کسب و کارها دانسته و می گوید: «اکنون اینستاگرام در کشور ما یک شبکه اجتماعی پرمخاطب به حساب می آید که مردم خواسته یا ناخواسته به شدت آنرا دنبال می کنند و شاید بتوان گفت به یکی از برنامه های کاربردی در زندگی شان تبدیل گشته است. بدینگونه که دائما نشانی پیج های مختلف اینستاگرام از آشپزی تا مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و غیره را به یکدیگر معرفی می کنند. این تجمع سبب شده است تعداد زیادی کسب و کار در اینستاگرام به وجود آمده و رشد کند. کاری که بلاگرها می توانند بکنند، این است که کسب و کارها یا هر نوع فعالیتی که لازم است دیده و شناخته شود را به کاربران اینستاگرام معرفی می کنند. بلاگری شاید شغل کاذب به حساب بیاید اما حقیقت این است که از نظر خود بلاگرها و افرادی که در حوزه کسب و کار فعالیت می نمایند اصلا کاذب نیست و اتفاقا می توان روی آن حساب کرد. از نقطه نظر درآمد هم با عنایت به تعداد فالوورها اعداد و ارقام متفاوت می باشد و بلاگر از چند ده تا چند صد میلیون حتی در روز می تواند درآمد داشته باشد. فعالیت این افراد هم غالبا به شکل غیررسمی است و حتی برای واریز وجه هم می بینیم که پول به حساب آن بلاگر واریز نمی گردد و کار از راه واسطه انجام می گیرد که دلیل این مورد احیانا به مسائل مالیاتی برمی گردد.»
اینستاگرام به مثابه جزیره ای آزاد
مؤسس و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی کسب و کار اینترنتی اعتقاد دارد در شرایطی که اینستاگرام در کشور ما به رسمیت شناخته نشده است و این شرکت دفتری در ایران ندارد، بطور قطع نهاد نظارتی برای سازمان دهی و نظارت بر فعالیت این افراد وجود ندارد: «اگر بخواهد سازمان دهی صورت بگیرد، یکسری ابزارها نیاز است هرچند در کل چندان نمی گردد سازمان دهی خاصی روی شبکه های اجتماعی انجام داد. بنابراین عددها و نرخ هایی که توسط بلاگرها تقاضا می شود کاملا سلیقه ای و بر مبنای تعداد ویوی هر پست یا استوری است و ساز و کار مشخصی ندارد. هم اکنون هیچ قانونی در مورد فعالیت این افراد وجود ندارد. امکان دارد بلاگری برای کانال یا مجموعه ای که قمار می کند، تبلیغ کند و در مقابل فردی بگوید این چون قمار است من تبلیغ نمی کنم. یا بلاگر بازیگر معروفی باشد که نگران اعتماد مردم نسبت به خودش باشد اما در کل قانون این است که پولت را بگیر تبلیغت را بکن، اینجا کسی به تو کاری ندارد. نهاد خاصی هم برای رسیدگی به شکایت ها وجود ندارد هرچند می توان از راه دادگاه پیگیر شکایت شد.»
اقتصاد درون اینستاگرامی متأثر از فعالیت بلاگرها
الفت نسب در مورد تأثیری که بلاگرها امکان دارد بر اقتصاد کشور بگذارند، می گوید: «زمانی که شما محدوده ای را به رسمیت نمی شناسید طبیعتا کاری هم به منافع آن ندارید. بعنوان مثال فرض کنید جزیره ای در کنار جزیره کیش و در آب های ما توسط کشوری دیگر راه اندازی شده است و ما کاری نداریم چه کسی به آنجا رفت وآمد می کند یا افراد چه می پوشند و غیره. می توان گفت اینستاگرام به همین شکل است اما آنچه مسلم است فعالیت این بلاگرها بر اقتصاد درون اینستاگرامی که شاید ما چند صد هزار فروشنده در این فضا داشته باشیم تاثیر می گذارد. مثل این است که من امروز محصول تولیدی ام را در صداوسیما تبلیغ کنم. طبیعتا اگر درست تبلیغ شود دیده خواهد شد، فروش خواهد رفت و به تبع آن می توانم تعداد کارگرانم را زیاد کنم و اشتغال بالا می رود.»
رصد مالی بلاگرها شدنی اما سخت
وی دریافت مالیات از فعالان چنین فضایی را ساده ندانسته و عنوان می دارد: «با توجه به سامانه ای که چند روز پیش افتتاح شد نهایتا تا یک سال آینده امکان رصد هر تراکنش مالی فراهم خواهد شد. برخی تصور می کنند در مورد انتقال وجه به صورت کارت به کارت این پیگیری شدنی نیست اما سازوکاری که توسط اداره مالیات آماده شده امکان رصد کارت به کارت را هم فراهم آورده است. بالاخره سؤال می پرسند این پولی که دائم واریز می شود چیست و از کجا می آید اما باز هم فکر نمی کنم چندان ساده باشد یعنی آنقدر راه فرار برایش پیدا می کنند که خویش را مستثنی کنند. اگر کار بالا بگیرد حتی امکان دارد بگویند ما پول را به صورت نقد و در فلان مکان از شما می گیریم.»
بلاگرها به کسب وکارهای خرد کمک می کنند
عادل طالبی، دبیر انجمن صنفی کسب وکارهای اینترنتی، اعتقاد دارد بلاگرها در حوزه های مختلفی شامل هنر، فرهنگ و غیره فعالیت می نمایند اما از آنجائیکه ذات اپلیکیشنی همچون اینستاگرام مانند تیک تاک سرگرمی است در حوزه سرگرمی و لایف استایل بیشترین فعالیت را از این افراد شاهد می باشیم.
وی بابیان اینکه بلاگرها به کسب وکارهای کوچک و متوسط بسیار کمک می کنند، می گوید: «من بعنوان تولیدکننده و عرضه دهنده خدمت به دنبال این هستم که به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنم و بلاگرها در این مهم کمک می کنند و بدون شک در رسانه های رسمی هم امکان فراهم کردن چنین بستری وجود دارد اما در این بستر خیلی از کسب و کارها امکان عرض اندام ندارند. حقیقت این است که این فضاها و بلاگرهای فعال در آن به کسب وکارهای کوچک و متوسط بسیار کمک کرده اند و در این نباید شک کرد.»
قوه قضائیه و پلیس باید جدی تر ورود کنند
وی مشکل اصلی نظارت بر فعالیتهای افرادی همچون بلاگرها را متوجه سهل انگاری می داند و در این خصوص می گوید: «واقعیت این است که تمام آنها فعالیت مثبت و تخصصی ندارند و ما شاهد قمار و تبلیغ محصولات بی کیفیت توسط بعضی از بلاگرها و اینفلوئنسرها هستیم و از آنجائیکه قوه قضائیه و پلیس، منابع محدودی دارند، این منابع را به اموری دیگر اختصاص می دهند وگرنه تشکیل یک تیم ضربت برای دستگیری آن فردی که قمار می کند یا محصول فیک می فروشد سخت نیست. پلیس اینها را بگیرد، قوه قضائیه زندانی کند و خبرش را هم رسمی کنند.»
رصد گردش مالی افراد، کار پیچیده ای نیست
طالبی در ادامه اظهاراتش ضمن اشاره به فرار مالیاتی بلاگرها و اینفلوئنسرهای فعال در اینستاگرام بیان می دارد: «اگر اشتباه نکنم از سال ۹۴ اینها یک نرم افزار فرانسوی را وارد کردند و الان باگذشت ۵ سال نتوانسته اند آنرا راه اندازی کنند. گردش حساب و کد ملی همه افراد که موجود است. آیا جمع حساب از راه کد ملی مبحث پیچیده ای است؟ در مورد کشورهای دیگر اطلاعی ندارم اما چند وقت پیش فرانسه را آنالیز کرده بودیم. آنجا مالیات هیچ ارتباطی با این که شما چه فعالیتی می کنید ندارد. ربط مالیات به این است که شما چقدر گردش مالی داشته اید. شما با هر فعالیتی پرونده مالیاتی دارید و هر سال هم باید تسویه آنرا بگیرید.»
وی فعالیت بلاگرها را از نوع کسب درآمد دانسته و اعتقاد دارد این مورد ارتباطی با شغل کاذب ندارد چونکه اصولا شغل نیست: «ما دو تعریف داریم یکی کسب و کار و دیگری محل کسب درآمد. این دو مبحث متفاوت می باشد. صاحب کسب و کار استراتژی دارد، برنامه ریزی دارد، برای توسعه خود تلاش می کند و غیره. منبع درآمد این است که شما از جایی می توانید درآمد کسب کنید. این هیچ ارتباطی به شغل کاذب ندارد. اصولا بلاگری شغل نیست بلکه محل کسب درآمد است.»
از بلاگ نویسی در سایت ها تا بلاگری در اینستاگرام
علی مسعودی، کارشناس فضای مجازی هم قبل از پرداختن به نقش بلاگرها و نحوه کسب درآمد آنها، گریزی به تاریخچه بلاگ نویسی می زند و تاکید می کند که «باید در این عرصه فرهنگ سازی صورت بپذیرد و اطلاعاتمان را بالا ببریم. بلاگر به معنای لغوی، برمی گردد به اینکه افرادی از قدیم و از همان ابتدا که اینترنت آمد، مجذوب این فضا شدند و آغاز به بلاگ نویسی کردند یعنی مطالب زندگی یا نوشته های کوتاه خویش را می نوشتند و در سایت های بلاگی منتشر می کردند. این در ابتدای کار به نویسنده های جوان و تازه کار برای شناساندن خود به دیگران بسیار کمک می کرد. خب هر چه ویترین عرضه نوشته ها بیشتر شود نقدها به کشف ایرادات کار کمک می کنند و تعریف ها و تمجیدها هم برای نویسنده جذابیت دارد. حالا که در فضای مجازی محیط های گوناگونی بوجود آمده است این امکان هم به مراتب وسیع تر شده است. فردی در اینستاگرام صفحه ای دارد و امور روزمره خویش را با دیگران به اشتراک می گذارد. دیگری حرفه اش را به اشتراک می گذارد و به مرور مخاطب جذب می کند. در دنیا همین اصطلاح بلاگر را در مورد افرادی می بینیم که نه بازیگر هستند، نه ورزشکار و نه دولتمرد و اصولا کسانی نیستند که در جایی نشانشان بدهند اما بلاگرهای معروفی هستند، یعنی اینها از همان فضای اینستاگرام معروف شدند و به مرور به این فکر افتادند که حتی درآمد هم برای خود داشته باشند. بنابراین تبلیغ گرفتند و با پست ها و استوری های تبلیغاتی به درآمد رسیدند.»
وی معتقد است: «موضوع کرونا سبب شد خیلی از افراد که تا پیش از این نمی دانستند بلاگر هستند یا خیر به دنبال آموختن راه و رسم این کار رفتند و دست به تولید محتوا زدند تا کارشان خروجی محور باشد. حالا و در زمانه کرونا و قرنطینه های خانگی، فرصت مغتنمی برای افراد فراهم آمده است تا کسب وکارشان را وارد فضای مجازی کنند. زمانی که فردی فروش لباس و پوشاک داشته است و الان مغازه اش تعطیل می باشد، می تواند در بستر مجازی محصول خویش را تبلیغ کند و فروش آنلاین داشته باشد. در این بین بلاگرها هم می توانند متناسب با حوزه تخصص خود برای این کسب و کارها تبلیغ کنند و دست به تولید محتوا بزنند.»
مسعودی، خریدوفروش هر نوع کالایی در کشور چه به صورت قانونی و چه غیرقانونی را اثرگذار در اقتصاد کشور دانسته و می گوید: «اینکه فردی در اینستاگرام صفحه ای بوجود آورده است و تبلیغ کالایی می کند مطمئنا در اقتصاد کشور اثرگذار می باشد چونکه او کالایی را تولید و عرضه می کند و در این بین خرید و فروشی صورت می گیرد و برای رساندن آن کالا به دست مشتری پای سیستم حمل و نقل به میان می آید و برای ردوبدل وجه، حساب های بانکی فعال می شود و عملا همه بخش ها درگیر می شوند. در نوروز سال جاری، خیلی از فروشگاه های اینترنتی و اصناف پای کار آمدند و وزارت صنعت، معدن و تجارت یکسری خصوصیت ها برای معرفی کسب و کارها و فعالیت ها ایجاد کرد. در همان زمان ما به مشکلاتی در این عرصه هم پی بردیم. بعنوان مثال فهمیدیم در حوزه لجستیک با مشکل مواجه هستیم یعنی اینکه عده ای کالایی را می فروختند اما نمی توانستند تحویل دهند و یا تحویل با تأخیر صورت می پذیرفت یا اینکه امکان دپوی کالا برای برخی فروشگاه ها وجود نداشت. اینها همه سبب شد یک مقدار طراحی ها درست صورت بگیرد. ما بعنوان دارنده کسب و کار حتما قرار نیست خودمان وبسایت بزنیم. فروشگاه هایی مثل دیجی کالا در همان زمان آمدند برای افراد تازه کار غرفه های فروشگاهی ایجاد کردند و گفتند بیایید کالای خویش را در اینجا تبلیغ و عرضه کنید. این اثر مضاعف در پیشرفت کسب و کارها داشت. یعنی به جای اینکه از صفر شروع کنند و به صد برسند از ۲۰ شروع کردند.»
فرار مالیاتی بلاگرها متوجه اشکالات سازمان امور مالیاتی است
وی عدم پرداخت مالیات از جانب بلاگرها را متوجه عملکرد اشتباه سازمان امور مالیاتی دانسته و در این خصوص توضیح می دهد: «سازمان امور مالیاتی کار اشتباهی که انجام می دهد این است که سراغ افراد شناسنامه دار می رود. یعنی سراغ همان مغازه و شرکتی می رود که سال قبل از او مالیات گرفته است یعنی همان کسانی که وظایف قانونی شان را درست انجام می دهند و اظهارنامه مالیاتی شان را سال به سال تحویل می دهند. سازمان امور مالیاتی می آید و بر مبنای اطلاعاتی که از اینها دارد سراغ کشفیات جدید می گردد تا بتواند دریافتی اش را بالا ببرد. این از نقص سازمان امور مالیاتی است چون این سازمان سیستم جامع امور مالیاتی ندارد و وقتی این سیستم نیست از طریق های دیگری استفاده می نماید که نتیجه اش این می شود که همه افراد مالیات را به درستی پرداخت نمی کنند. مگر می شود یک اینفلوئنسر یا یک بلاگر یا کسی که در فضای مجازی فروشگاه دارد به صرف اینکه مجوزی دریافت نکرده است ما نتوانیم از او مالیات دریافت کنیم؟ به سادگی می توانیم حساب هایی را که همه آنها در بستر الکترونیک هستند رصد نماییم. مگر کار پیچیده ای است؟ مشکل این است که سازمان امور مالیاتی از ابزار خود درست استفاده نمی نماید. اگر این سازمان کار خویش را درست انجام دهد و پیگیر این افراد باشد و آنها را جریمه کند، دیگر فرار مالیاتی نخواهند داشت اما وقتی سازمان اصلا دنبال اینها نیست نتیجه این می شود که بلاگر هم خریدوفروش خویش را اظهار نمی نماید. اما اگر فردی بداند در صورت عدم اظهار، سازمان امور مالیاتی متوجه می شود، برای اظهار کار خود و پرداخت مالیات اقدام می کند. پس اینجا یک فرهنگ مالیاتی داریم که هر کسی کار می کند باید کار خویش را قانونی ثبت و مالیات پرداخت کند اما سازمان امور مالیاتی هم می تواند بر مبنای ابزارهایی که دارد این مدل کارها را کشف کند. ما باید سیستم مالیاتی الکترونیک و هوشمند داشته باشیم.»
منبع: می هاست
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب